هوش هیجانی در کار
بهبود هوش هیجانی (EQ),وبگردون,مجله اینترنتی وبگردون
بهبود هوش هیجانی (EQ)
۱۴۰۰-۰۴-۱۷
چطور رهبران خوب از هوش هیجانی استفاده می کنند؟,وبگردون,مجله اینترنتی وبگردون
چطور رهبران خوب از هوش هیجانی استفاده می کنند؟
۱۴۰۰-۰۴-۱۷
هوش هیجانی در کار,وبگردون,مجله اینترنتی وبگردون

هوش هیجانی در کار

هوش هیجانی در کار

آیا می خواهید روابط خود را با همکاران بهبود بخشید؟ بیاموزید که چگونه هوش هیجانی ایجاد کنید تا فضای کار برای همه بهتر شود.
زن جوانی که به او لبخند می زند ، با همکار زن خود در محیط کار ارتباط برقرار می کند. در این مقاله از بخش سلامت روانی مجله اینترنتی وبگردون به بررسی هوش هیجانی در کار می پردازیم.

چرا هوش هیجانی در محل کار اهمیت دارد؟

بیشتر از همه به هوش هیجانی (EQ) نیاز داریم: در محل کار. محل کار آخرین سنگر پرستش ضریب هوشی است زیرا بسیاری از مردم هنوز بر این باورند که گرفتن شخصی در بهره وری اختلال ایجاد می کند.

در محل کار ، شما روابط عشق ندارید تا به شما انگیزه دهد تا مانند خانه با دیگران کنار بیایید. شما از مزیت یک سابقه مشترک برخوردار نیستید تا به شما کمک کند درک کنید چه چیزی اطرافیان شما را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر اهمیت بیشتری می دهد که شما در حال حاضر راهی برای هماهنگ کردن با آنچه که با آنها کار می کنید نیاز دارید. شما از قبل این امکان را دارید – این آگاهی فعال و همدلی ناشی از آن است. استفاده از آن عناصر EQ می تواند به موفقیت و حل مشکلات کار کمک کند. اگر بتوانید احساسات مردم را بخوانید و به آنها پاسخ دهید، سیاست های اداری، مشکلات روحی و عدم همکاری لازم نیست زندگی کاری شما را خراب کند.

چهار عنصر هوش هیجانی

هوش هیجانی از چهار عنصر تشکیل شده است: خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط. چقدر با هر یک از این منابع آشنایی دارید؟

EQ در عمل در محل کار
خودآگاهی: توانایی تشخیص احساسات و تأثیر آنها هنگام استفاده از احساسات روده برای هدایت تصمیمات شما.
آیا می توانید وارد اتاق شوید ، با غریبه ای ملاقات کنید ، در جلسه ای شرکت کنید و سریعاً احساس کنید که چیزی آنطور که به نظر می رسد نیست؟ این دانش غریزی که قبلا به عنوان “شهود” شناخته می شد ، مبتنی بر هوش هیجانی است.
خودمدیریتی: توانایی کنترل احساسات و رفتار خود و سازگار شدن با شرایط متغیر.
آیا می توانید عصبانیت ، ناامیدی یا ترس خود را به اندازه کافی مهار کنید تا احساسات شما در توانایی گوش دادن یا حل مشکل شما تداخل ایجاد نکند؟ آیا می دانید چه زمانی به کمک احتیاج دارید و آیا می توانید آن را درخواست کنید؟
آگاهی اجتماعی: توانایی احساس ، درک و واکنش در برابر احساسات دیگران و احساس راحتی اجتماعی
آیا می توانید بگویید چه موقع شخص دیگری را ناخواسته ناراحت می کنید یا شخصی که لبخند می زند واقعاً ناراحت است؟
مدیریت روابط: توانایی الهام بخشیدن ، تأثیرگذاری و ارتباط با دیگران و مدیریت تعارضات.
آیا می توانید در مقابل پریشانی دیگری یا در شرایط ناراحت کننده، آرام ، پرانرژی و متمرکز باشید؟ آیا می توانید با شوخ طبعی تعارض را خنثی کنید یا با عقیده قانع کننده دیدگاه دیگری صحبت کنید؟

بیشتر بخوانید: بهبود هوش هیجانی (EQ)

 

به یاد داشته باشید که همه ما احساسات یکسانی داریم!

بسیاری از سازمان ها توسط افرادی که وقت بیشتری برای محافظت از خود در برابر تهدیدات واقعی و تصور شده اختصاص می دهند، از کار می افتند. هنگامی که ترس حاکم است، ساعات کاری در تلاش برای حفظ دست بالا، طفره رفتن از خشم رئیس یا رقابت برای موقعیت از دست می رود. این واقعیت غیر قابل انکار که قدرت برخی از افراد در هر سازمانی بیشتر از دیگران است، لازم نیست ترس شما را غرق کنند، به شرط آنکه به یاد داشته باشید که همه ما احساسات یکسانی داریم.

آیا مدیر شما سخت عمل می کند زیرا می ترسد دلسوز بودن به معنای ضعف باشد؟
آیا کارمندان شما بدجنس هستند زیرا آنها احساس می کنند همان روحیه ای هستند که شما احساس می کنید اگر کسی از کار آنها قدردانی نکند؟
آیا فرد در دفتر بعدی به شما ضربه محکم و ناگهانی می زند زیرا آنها به اندازه شما نگران اخراج کارگران شایعه هستند؟

وقتی به یاد می آورید که همه ما از نظر عاطفی هم سن و سال هستیم ، نزدیک شدن به رئیس ، درخواست کارمندی برای دادن کمی بیشتر یا فهمیدن اینکه تحریک پذیری یک همکار چیز شخصی نیست آسان تر می شود. احساسات سطح بسیار خوبی در بین مردم است. از آنها برای گره زدن به هم استفاده کنید تا اینکه شما را از هم جدا کند.

همه ما باید احساس ارزشمندی و نیاز داشته باشیم!

فکر می کنید چه مدت در شغلی دوام آورده اید که توسط اطرافیان احساس ارزش نمی کنید؟ شغل مهم نیست ، وقتی با افرادی ارتباط برقرار می کنیم که احساس ارزشمندی و مراقبت از ما می کنند ، احساس خوبی نسبت به خود داریم و به ما الهام می شود که سخت تر، طولانی تر و خلاقانه تر کار می کنیم. و وقتی باعث می شویم دیگران احساس ارزشمندی و مراقبت کنند ، نوع پشتیبانی را می گیریم که بتوانیم کارهای خود را به خوبی انجام دهیم. خواه با یک کارفرما ، یک کارمند یا یک همکار روبرو شوید ، نشان دادن قدردانی بسیار کمک خواهد کرد.

 

پرورش کار تیمی، همکاری و همدلی

سالهاست که روانشناسان می دانند افرادی که با هم کار می کنند کارایی و بهره وری بالاتری نسبت به تعداد مشابهی دارند که جداگانه کار می کنند. همدلی همه ما را به همکاری مشترک ترغیب می کند.

اگر شما کارمند هستید …

کارمندان می توانند با ارائه پیشنهادات همدلانه برای کمک ، هوشیار ماندن برای فرصت هایی که می توانند در زمانی که مسئله برای شخص دیگری مهمتر از خودشان است ، و صرفاً علاقه به کار و زندگی یکدیگر از ایجاد جو مسموم “هر شخصی برای خودشان” جلوگیری کنند. از شایعات و کلیکها پرهیز کنید. هر دو باعث ایجاد تنش و بی اعتمادی ، روحیه پایین تر و کاهش بهره وری می شوند.

اگر شما رئیس هستید …

ارزش این را داشته باشید که کارکنان شما به یکدیگر اعتماد کنند و به یکدیگر کمک کنند. به جای دستاوردهای فردی ، پاداش یا مشوق های دیگر برای گروه ارائه دهید. به عنوان مثال ، شما می توانید ناهارهای TGIF و دورهمی های نان شیرینی صبحگاهی را بر روی خود برگزار کنید – گاهی اوقات بدون شما – بنابراین گروه شما می تواند در ایجاد احساس مشترک در مورد رئیس صحبت کند. برنامه مربی را متناسب با کارمندان جدید با بیشترین سن خدمت تنظیم کنید. از قدرت عاطفی برانگیز خود برای جبران نقاط ضعف یک شخص با نقاط قوت شخص دیگر استفاده کنید و به زودی همه آنها یکدیگر را به اوج می رسانند.

بیشتر بخوانید: ساخت سلامت روانی بهتر

 

به احساسات شهودی خود اعتماد کنید!

احساسات ما قبل از افکار ما به وجود می آیند ، اما ما یاد گرفته ایم که در محیط کار خود به شهود خود بی اعتماد باشیم. همانطور که بسیاری از سرمایه گذاران ، بازاریابان و طراحان هوشمند گواهی می دهند ، قتل در بورس سهام ، کدر شدن رسانه ها و توسعه محصول جدید غالباً به قصور بستگی دارد. همیشه وقت برای جمع آوری روشنی داده ها نیست. و همچنین همیشه نیازی نیست. به هر حال ، قوز شما محصول اطلاعات احساسی فوری جمع آوری شده و مرتب شده است که به شما می گوید در هر شرایطی بیشترین اهمیت را برای شما دارد، چه چیزی ممکن است براساس تجربیات قبلی شما اشتباه باشد و چه چیزی به نظر نمی رسد.

توجه به آنها به اندازه تصور شما از ضریب هوشی، خطرناک نیست. این اغلب هوشمندانه ترین و مسئولیت پذیرترین حرکتی است که می توانید انجام دهید. ممکن است با مخالفت های زیادی روبرو شوید، اما محکم بایستید و قوزهای خود را دنبال کنید. بدون آنها توانایی تعویض دنده، استفاده از فرصت ها و پاسخگویی به شرایط اضطراری را از دست می دهید.

10 روش کار هوشمندانه تر با استفاده از هوش هیجانی

از بدن خود برای شفاف سازی ذهن خود استفاده کنید. به طور کلی با استفاده از عادت های خوب سلامتی ، صرف بیست دقیقه ورزش روزانه یک یا دو بار ورزش، انرژی، حساسیت، صبر، انعطاف پذیری و خلاقیت را به مجموعه کارهای شما اضافه می کند.

احساسات را بررسی کنید، نه فقط افکار را. اطمینان از اینکه مردم احساسات خود را به شما می گویند اطمینان حاصل کنید و آنها بیشتر و بهتر کار خواهند کرد. مردم حقیقت را به کسانی می گویند که از قضاوت دریغ می کنند، از رازداری می کنند و خونسردی خود را حفظ می کنند. اطمینان حاصل کنید که شخصیت کار شما را توصیف می کند.

مرزهای عاطفی را تعیین کنید. صمیمیت با رئیس، کارمند یا همکار می تواند محل کار را با خاطراتی عاطفی پر کند که باعث می شود افراد متخصص متفکر و منطقی عینیت خود را از دست بدهند و باعث رنجش در چشم انداز همکاران شوند.

فقط براساس داده ها تصمیمی نگیرید. قبل از اینکه آن گزارش پر از شکل را ارائه دهید یا به مرجعی برای تهیه نسخه پشتیبان از توصیه های خود استناد کنید، از شهود خود استفاده کنید. متوقف شوید و از خود بپرسید که در مورد موقعیتی که می گیرید چه احساسی دارید – این عادت است که به شما کمک می کند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید

اطمینان حاصل کنید که با صداقت عمل می کنید.

انعطاف پذیر باشید. آماده باشید تا اهداف بلند مدت را بر اساس آگاهی فعال از چگونگی اهداف کوتاه مدت اصلاح کنید. شارژ سرسختانه رسیدن به اهدافی که دیگر به سازمان نمی رسند، شما را با اخبار روز گذشته عقب می اندازد.
سخاوتمند باشد. وقتی یک نقطه درگیری برای شخص مقابل بیش از شما (اطلاعاتی که از طریق آگاهی و همدلی دریافت می کنید) معنی دارد، با کمال لطف تسلیم شوید. شما قدردانی و پشتیبانی همکار خود را بدست خواهید آورد.

هر نظر منفی را با یک نظر مثبت شروع کنید. اگر انتقاد را با قدردانی و شکایت از قصد همکاری خود را بیان کنید ، احتمالاً گوش همدلی خواهید گرفت.

وقتی احساس می کنید چیزی مهم است، صحبت کنید. اگر مشکلی یا درگیری شما را در سطح روده آزار می دهد ، انتظار طولانی مدت برای صحبت کردن باعث جاری شدن سیل عاطفی می شود. هنگامی که اقدام می کنید، احساس خود را در مورد مشکل تغییر می دهید، که تأثیر بسزایی در سلامتی شما دارد – حتی اگر پاسخی یا تغییری که به دنبال آن هستید را دریافت نکنید.

با همدلی گوش کنید. استفاده از احساسات هرگز باعث منحرف شدن شما از وظیفه پیش رو نمی شود. همدلی به شما فوراً از گفته های دیگران درک می کند، بنابراین سعی نکنید با برنامه ریزی آنچه می خواهید در حالی که شخص دیگری صحبت می کند در وقت خود صرفه جویی کنید – این گوش دادن قلبی نیست و دیگران آن را می دانند.
خطر ناقص بودن را به جان بخرید. مجری های عالی در صورت نیاز به کمک کمک می کنند و اشتباه خود را قبول می کنند در صورت اشتباه. سپس آنها موثر و کارآمد حرکت می کنند.

بیشتر بخوانید: کار داوطلبانه و مزایای شگفت آور آن

 

استفاده از هوش هیجانی برای داشتن یک کارمند عالی

حتی کسانی که افراد دیگر را مدیریت می کنند معمولاً توسط شخص دیگری نظارت می شوند ، بنابراین هر کسی می تواند توصیه های زیر را انجام دهد. کارمند خوب بودن عمدتا مربوط به انجام کاری است که برای حفظ استخدام خود حفظ کرده اید و درستی خود را حفظ می کنید. و اگر مثل اکثر ما هستید، مسئله جلو افتادن نیز هست. در اینجا چند روش برای انجام این کار آورده شده است:

وقتی مشکلی پیش آمد، صحبت کنید. بسیار خوب خواهد بود اگر همه ما رئیسان با بهره هوشی بالا داشته باشیم ، اما حتی همدل ترین رئیس وقت ندارد که احساسات شما را بفهمد یا حدس بزند. درد و رنج شدید و جسمی که از بین نخواهد رفت به شما می گوید چه زمانی نباید ساکت بمانید.

بدانید که از کار چه می خواهید. اگر نمی دانید چه می خواهید ، نمی توانید آن را بخواهید. در این مرحله از زندگی شما برای شما مهمترین است و چگونه انتظار دارید که این شغل این نیازها را برآورده کند؟

بدانید که روز به روز چقدر عملکرد خوبی دارید. اخلاقی ترین واقعه شغلی اخراج بدون هیچ تصوری از وقوع است. اخراجها به کنار ، به سختی ممکن است که چنین باشد. اگر قدرت ذهنی خود را تیز نگه داشته اید و می دانید شغل شما باعث بهبود رفاه شما می شود ، احتمالاً عملکرد خوبی دارید و آنچه را که برای شما مناسب است انجام می دهید. تا زمانی که شما به اندازه کافی همدل باشید وبدانید که این برای رئیس و سازمان شما نیز مناسب است، هرگز نباید غافلگیر شوید.

بدانید که رئیس شما  احساس مهم بودن می کند. این همیشه آن چیزی نیست که آنها می گویند مهم است. با همه چیزهایی که احساسات را ابراز می کند – آنچه رئیس در مقابل می گوید، جایی که به نظر می رسد ترس خود رئیس دروغ است ، نحوه برخورد رئیس با سایر افراد – هماهنگ شوید تا ایده ای در مورد چگونگی برآورده سازی نیازهای رئیس در کار دریافت کنید. با همدلی تا زمانی که توجه داشته باشید پژواکی از احساسات رئیس خود احساس خواهید کرد.

 

ارزشهای سازمان و احساس شما در مورد آنها را بشناسید

هر سازمانی نیز دارای شخصیتی است. به خصوص در یک کار جدید ، چشم ، گوش و قلب خود را برای اطلاعات در مورد M.O سازمان باز نگه دارید. شما باید بدانید که نه تنها اهداف تولیدی سازمان چیست بلکه چگونه تجارت می کند. فضای سه تکه کت و شلوار است یا محل کار آستین پیراهن؟ آیا افراد به طور عادی و خودجوش گپ می زنند یا با یکدیگر قرار ملاقات می گذارند؟ آیا برنامه ها به صورت آشکار انجام می شود یا مخفیانه؟ آیا سبک سازمان محافظه کارانه است یا جسورانه ، مردم گرا است یا محصول گرا؟ هنگام رها شدن چگونه با مردم رفتار می شود؟ آیا استخدام ابتدا از درون انجام می شود یا همیشه از خارج؟ آیا وفاداری و رفاقت در شواهد و مدارک است؟ آیا همکاران یکدیگر را دوست دارند یا صرفاً یکدیگر را تحمل می کنند؟

شما کجا جا می گیرید؟ آیا آنچه را کشف می کنید دوست دارید؟ در غیر این صورت ، با چه چیزی می توانید زندگی کنید و چه چیزی از نظر جسمی احساس راحتی نمی کند؟ دانستن این مسئله به شما کمک می کند تا برای یک دوره موفق تا زمانی که تصمیم دارید در این سازمان بمانید، حرکت کنید.

بیشتر بخوانید: استرس کاری، علائم و درمان آن

 

استفاده از هوش هیجانی به عنوان یک همکار عالی

یک همکار خوب بودن عمدتا به دلیل کمک به روحیه محیط کار و روحیه تیمی است. ممکن است ترجیح داده شود که به خودتان پایبند باشید و فقط کار خود را انجام دهید، اما افرادی که این روش را امتحان می کنند اغلب متوجه می شوند که در نتیجه منافع خود و همچنین سازمان آسیب می بینند. متأسفانه، ایجاد روابط خوب با همکارانتان می تواند یک چالش باشد. همه به عنوان یک رفیق به شما نگاه نخواهند کرد و به نوبه خود در مورد هرکسی که با او کار می کنید احساس باز و اعتماد نخواهید کرد. شهود شما در مورد افراد در چنین مواردی بسیار مهم است. در اینجا چند روش برای استفاده از آن به نفع شما وجود دارد:

درباره کسانی که خودتان هستید فرض نکنید. کار با پیش بینی تعصبات و تعصبات در مورد محل کار شما بسیار آسان است. شاید لازم نباشد همکاران خود و همچنین رئیس یا کارمندان خود را بشناسید ، اما اگر این کار را با فرض کلیشه ها شروع کنید مانند اینکه گرایش های دانشگاهی اخیر همیشه متکبر هستند یا تقریباً بازنشستگان بدنبال هستند ، هرگز چیزی در مورد آنها نخواهید آموخت. که زنان می توانند توسط احساسات و مردان با استفاده از داده ها دستکاری شوند. بگذارید احساسات شما ویژگی منحصر به فرد همه را به شما نشان دهند.

انتظار نداشته باشید کسی با صداقت 100 درصدی ارتباط برقرار کند. به نظر می رسد برخی از افراد در صحبت با زبان ساده ناتوان هستند. آنها می ترسند ، بسیار مودب هستند، محتاط هستند و بندرت آنچه را که می گویند یا آنچه را که می گویند نمی گویند. می توانید صبر کنید تا چندین بار سوزانده شوید تا متوجه شوید، یا می توانید بیشتر به آنچه بدن به شما می گوید احساس می کنید و کمتر به آنچه آنها می گویند توجه کنید. به شهود خود در مورد مردم اعتماد کنید. در مورد افرادی که ممکن است شما را به عنوان یک رقیب ببینند، به ویژه هوشیار باشید.

برای ترسیم خط آماده باشید. اینکه شما می خواهید با یک همکار نزدیک باشید یک محدودیت وجود دارد ، اما این به این معنی نیست که در محل کار خود دوستی برقرار نمی کنید یا نباید انجام دهید. اگر ارزش ها و اهداف سازمان و سایر کارمندان آن را به اشتراک بگذارید، این احتمال وجود دارد که در آنجا دوست پیدا کنید. با احساسات خود هماهنگ باشید ، بنابراین می دانید چه زمانی می خواهید یک آشنا باشید ، نه یک دوست صمیمی. اجازه ندهید که باج خواهی احساسی یا سیاست های اداری شما را در روابطی که نمی خواهید تحت فشار قرار دهد. اگر از یک رابطه احساس ناراحتی می کنید ، به قوز خود اعتماد کنید و عقب نشینی کنید. اگر درگیری کاری با شخصی پیش آمد که اکنون دوست صمیمی است، می توانید از شدت احساسات و احساسات همدلانه خود تشخیص دهید که اولویت های شما چیست.

پیشنهاد کمک؛ منتظر نمانید تا مردم از شما سال کنند. سخاوت شما نه تنها به رفاقت و روحیه در اداره کمک می کند ، بلکه حساسیت شما نسبت به نیازهای دیگران باعث پشتیبانی و وفاداری آنها در آینده می شود.

آن را شخصی نگیرید. به یاد داشته باشید که همه افراد یک برنامه کاری ، یک زندگی شخصی و یک سبک تعامل منحصر به فرد دارند. نیازی نیست رفتار کسی را شخصاً در نظر بگیرید. بگذارید رفتار همکار، همدلی شما و نه همدردی شما را نشان دهد. شما می توانید احساس آنها را بدون اینکه توسط حافظه احساسی فرسوده شوند یا مسئولیت عصبانیت خود را بر عهده بگیرند، درک کنید.

بیشتر بخوانید: پیشگیری و درمان فرسودگی شغلی

 

استفاده از هوش هیجانی برای داشتن یک رئیس عالی

چه بخواهیم و چه نخواهیم (و بسیاری از افراد در سمت های نظارتی این کار را نمی کنند) ، اگر شغل شما شامل مدیریت افراد دیگر باشد ، آنها شما را به عنوان رهبر نترس خود خواهند دید. این بدان معناست که حتی اگر آنها میزان EQ خود را نیز بالا برده باشند ، برای شروع اقدام ، ایجاد ارتباط و تنظیم سبک و سرعت عملیات روزانه به شما نگاه می کنند. در اینجا چطور می توانید انتظارات آنها را برآورده کنید تا آنها شما را برآورده کنند:

مشکلات مردم را پیش بینی کنید. از همدلی خود برای شناختن کارمندان و نحوه ارتباط آنها استفاده کنید. با استفاده از آن ، می فهمید که چه چیزهایی به افراد انگیزه می دهد، چه روابطی شکل گرفته و حتی “شخصیت” جداگانه سازمان یا بخش. آیا اکنون که یک مربی بازنشسته شده است ، آمارهای رو به افزایش بخش شما شروع به سقوط می کند؟ آیا با یک ساماندهی مجدد سیستم های پشتیبانی حیاتی حذف خواهد شد؟ آیا واگذاری یک پروژه به یک مشاور تسکین دهنده یا توهین به پرسنل شما خواهد بود؟ هرچه بیشتر در مورد احساس کارمندان خود بدانید ، کمتر اوقات اقدامات شخصی شما ناخواسته باعث ایجاد ویرانی یا کینه می شود.

اولین کسی باشید که صحبت می کند حتی اگر یک فضای امن و باز برای برقراری ارتباط ایجاد کرده باشید ، برخی از افراد همیشه مرعوب رئیس می شوند و قبل از اینکه هزینه سنگینی وارد کند مشکلی برای شما ایجاد نمی شود. به همین دلیل بسیار مهم است که سریع بتوانید صادقانه با کارمندان خود در مورد مشکلات یا تغییرات احتمالی صحبت کنید و نظرات خود را دعوت کنید. اگر احساس نارضایتی از یک یا چند کارمند می کنید ، سعی کنید موضوع را به گونه ای مطرح کنید که ناامنی های آنها را برطرف کند – در صورت عدم پذیرفتن صحبت ، پس به حریم خصوصی آنها احترام بگذارید.

به این نکته توجه کنید که همیشه آماده هستید کارمندان بتوانند خود را بهبود ببخشند. ما با جستجوی نقاط قوت در دیگران ، به دنیای کار خود انرژی می دهیم. افراد شاغل استعدادهای پنهانی دارند که می تواند به سود همه مورد استفاده قرار گیرد. هیچ چیزی بهتر از توجه به ارزش دیگران باعث ایجاد روحیه نمی شود. به کارمندان خود بگویید که تا جایی که می توانند در دسترسی آنها باز هستند و احتمالاً هدف بالاتری خواهند داشت.

فقط به همان میزانی که قصد دارید بدهید پیشنهاد دهید. اگر قصد ندارید از صمیم قلب گوش دهید ، از اظهار نظر دعوت نکنید. اگر قادر به تحقق نیستید هرگز وعده پاداش را ندهید. جلسات طوفان فکری برگزار نکنید و به کارمندان خود بگویید که اگر هرگز قصد استفاده از هر یک از آنها را ندارید ، ایده های آنها چقدر درخشان است. مردم با شنیدن این خدمات لب را تشخیص می دهند و برای کسانی که به آنها اعتماد ندارند خیلی سخت کار نمی کنند.

انعطاف پذیری و انطباق پذیری مدل. اگر می خواهید کارمندان خود مبتدی خلاق باشند و در حد توان بالقوه خود کار کنند ، به آنها نشان دهید که حل مسئله فعالانه مهمتر از پایبند بودن به برنامه ها و قوانین سختگیرانه است. آیا می توانید بدون نگرانی از اینکه چگونه به نظر می رسد ، یک طرح بازی را که کار نمی کند ، بیرون بیاورید؟ آیا می توانید سریع واکنش نشان دهیدآیا به گزارش مشکلات کارمندان خود می رسید؟ آیا می توانید بدون اقدام به کار درآمده ، مجدداً گروه بندی و مجدداً سازمان دهید؟

کارمندان را پرورش دهید ، آنها را نادیده نگیرید. علی رغم آنچه برخی مدیران معتقدند، شما می توانید بدون اینکه از آنها مراقبت کنید ، به حرف های کارمندان خود گوش دهید و نسبت به احساسات آنها ابراز نگرانی کنید. به یاد داشته باشید ، همدلی با همدردی متفاوت است، و شما باید در تلاش برای درک احساسات خود باشید. با داشتن ضریب هوشی بالا ، قادر خواهید بود بدون صدمه زدن به کارمند خود، گفتگوی قلبی را قبل از اینکه غیرمولد شود و در اهداف خود تداخل ایجاد کند ، قطع کنید. شما قادر خواهید بود بدون ترس از این که منجر به یک کار آرامش می شود، مردم را برای کاری که خوب انجام شده ستایش کنید. شما قادر خواهید بود نیاز شما به کارکنان خود را با توجه به نیاز خود برای دستیابی به اهداف متعادل کنید. پذیرش عاطفی شما مانع از آن می شود که تحت فشارهای شخص دیگری قرار بگیرید.

بیشتر بخوانید: دروغها و حقایقی درباره افسردگی

 منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *