غزل حافظ شماره 139
غزل حافظ شماره 138
۱۳۹۷-۰۳-۱۰
غزل حافظ شماره 141
۱۳۹۷-۰۳-۱۰

غزل حافظ شماره 139

     

رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد

صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد

سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرد

در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد

یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار

کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد

ماهی و مرغ دوش ز افغان من نخفت

وان شوخ دیده بین که سر از خواب برنکرد

می‌خواستم که میرمش اندر قدم چو شمع

او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد

جانا کدام سنگ‌دل بی‌کفایت است

کو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد

کلک زبان بریده حافظ در انجمن

با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد

تعبیر غزل

امیدوار باش. ناامیدی علامت نرسیدن است. بالاخره یکی از نیات تو مورد قبول خداوند واقع می شود. با این غصه ا که می خوری خود را بیمار کرده ای اطرافیان تو هم از غصه ی تو غصه می خورند خوددار باش و امیدوار.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *