غزل حافظ شماره 145
غزل حافظ شماره 144
۱۳۹۷-۰۳-۱۰
غزل حافظ شماره 147
۱۳۹۷-۰۳-۱۰

غزل حافظ شماره 145

   

چه مستیست ندانم که رو به ما آورد

که بود ساقی و این باده از کجا آورد

تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر

که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد

دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن

که باد صبح نسیم گره گشا آورد

رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد

بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد

صبا به خوش خبری هدهد سلیمان است

که مژده طرب از گلشن سبا آورد

علاج ضعف دل ما کرشمه ساقیست

برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد

مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ

چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد

به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم

که حمله بر من درویش یک قبا آورد

فلک غلامی حافظ کنون به طوع کند

که التجا به در دولت شما آورد

تعبیر غزل

همه چیز به خیر و خوبی تمام می شود. عجله نکن گره از کار بسته ی تو باز می شود. یک خبر خوش در راه است. منتظر باش. با شنیدن این خبر بیماریت نیز شفا پیدا می کند ولی یادت باشد نذری که کرده ای حتما” ادا کنی. وعده ای هم که داده ای بجا آور دولت دو در خانه ی شماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *