غزل حافظ شماره 208
غزل حافظ شماره 207
۱۳۹۷-۰۳-۱۰
غزل حافظ شماره 209
۱۳۹۷-۰۳-۱۰

غزل حافظ شماره 208

   

خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود

ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی

آنچه در مذهب ارباب طریقت نبود

خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق

تیره آن دل که در او شمع محبت نبود

دولت از مرغ همایون طلب و سایه او

زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود

گر مدد خواستم از پیر مغان عیب مکن

شیخ ما گفت که در صومعه همت نبود

چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکیست

نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود

حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه

هر که را نیست ادب لایق صحبت نبود

تعبیر غزل

مردانگی و مروت نیست که بخواهی به ضعیفان زور بگویی. گاهی تحت تاثیر حرف های مرددم آنچه را که برای خود نمی پسندی انجام می دهی. اگر دهن بین باشی شمع دلت خاموش شده و قلبت تیره می گردد. همیشه از خداوند کمک بخواه نه از بنده ی او. هر کاری را با وضو انجام بده تا لایق درگاه حق باشی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *