غزل حافظ شماره 277
غزل حافظ شماره 276
۱۳۹۷-۰۳-۱۳
غزل حافظ شماره 278
۱۳۹۷-۰۳-۱۳

غزل حافظ شماره 277

 

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش

جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش

بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

ای که در کوچه معشوقه ما می‌گذری
بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش

آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل
جانب عشق عزیز است فرومگذارش

صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه
به دو جام دگر آشفته شود دستارش

دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
نازپرورد وصال است مجو آزارش

تعبیر غزل

شک نکنید که دنیا به همین صورت باقی نخواهد ماند و همه چیز تغییر خواهد کرد. آینده نگر و دوراندیش باشید و از عجله کردن در کارها پرهیز کنید. با سختی های زندگی مبارزه کرده و درباره آینده افکار مثبت داشته باشید.

یاس و ناامیدی را از دل بیرون کنید، حرف و عمل در کنار هم باعث موفقیت می شود، به قول های خود عمل کرده و سر عهد و پیمان خود باشید. مراقب باشید که به بیراهه نروید. مسافرتان به سلامت بازخواهد گشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *