غزل حافظ شماره 257
غزل حافظ شماره 256
۱۳۹۷-۰۳-۱۳
غزل حافظ شماره 259
۱۳۹۷-۰۳-۱۳

غزل حافظ شماره 257

 

روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیر
پیش شمع آتش پروانه به جان گو درگیر

در لب تشنه ما بین و مدار آب دریغ
بر سر کشته خویش آی و ز خاکش برگیر

ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرش
در غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر

چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک
آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر

در سماع آی و ز سر خرقه برانداز و برقص
ور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گیر

صوف برکش ز سر و باده صافی درکش
سیم در باز و به زر سیمبری در بر گیر

دوست گو یار شو و هر دو جهان دشمن باش
بخت گو پشت مکن روی زمین لشکر گیر

میل رفتن مکن ای دوست دمی با ما باش
بر لب جوی طرب جوی و به کف ساغر گیر

رفته گیر از برم و زآتش و آب دل و چشم
گونه‌ام زرد و لبم خشک و کنارم تر گیر

حافظ آراسته کن بزم و بگو واعظ را
که ببین مجلسم و ترک سر منبر گیر

تعبیر غزل

شما ارزش هر کس را به پول و مقام انکس می دانید و از کسانی که پول و مقام ندارند دوری می کنید. بدی ها را از خود دور کنید و سنگینی گناه را دور بریزید تا چون آب صاف و زلال شوید. پول و مقام تان در بازوی شماست همت کنید و با تلاش به پول هم می رسید. با حرف زدن کار درست نمی شود. مرد عمل باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *