غزل حافظ شماره 280
غزل حافظ شماره 275
۱۴۰۰-۰۲-۱۷
غزل حافظ شماره 229
۱۴۰۰-۰۲-۱۸

غزل حافظ شماره 280

چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش
به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش

کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم
که دل چه می‌کشد از روزگار هجرانش

زمانه از ورق گل مثال روی تو بست
ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش

تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این ره که نیست پایانش

جمال کعبه مگر عذر رهروان خواهد
که جان زنده دلان سوخت در بیابانش

بدین شکسته بیت الحزن که می‌آرد
نشان یوسف دل از چه زنخدانش

بگیرم آن سر زلف و به دست خواجه دهم
که سوخت حافظ بی‌دل ز مکر و دستانش

تعبیر غزل

به دنیال کسی هستید که بتوانید به او اعتماد کرده و سفره دل را برایش باز کنید. مدتی است گوشه گیری اختیار کرده اید اما با خجالت و عزلت نشینی گره کار باز نخواهد شد. از افسردگی و انزوا خارج شوید و بهانه جویی نکنید تا دل تان جوان شود.

به زودی با تلاش و کوشش به اهداف خود نائل می شوید و نشانه های آن را از هم اکنون مشاهده می کنید. به خداوند توکل کنید که درهای خوشبختی به روی شما باز می شود. نگران مسافر نباشید. انشالله بیمار شفا پیدا می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *