غزل حافظ شماره 321
غزل حافظ شماره 320
۱۳۹۷-۰۳-۱۳
غزل حافظ شماره 322
۱۳۹۷-۰۳-۱۳

غزل حافظ شماره 321

 

هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم

شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم

ای گلبن جوان بر دولت بخور که من
در سایه تو بلبل باغ جهان شدم

اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم

قسمت حوالتم به خرابات می‌کند
هر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم

آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پیر مغان شدم

در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت
با جام می به کام دل دوستان شدم

از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید
ایمن ز شر فتنه آخرزمان شدم

من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست
بر من چو عمر می‌گذرد پیر از آن شدم

دوشم نوید داد عنایت که حافظا
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم

تعبیر غزل

برای رسیدن به پیروزی و کامیابی لازم است صبوری پیشه کرده و بردبار باشید. نگرانی به دل راه ندهید که در نهایت به سرمنزل مقصود رسیده و یار را در آغوش خواهید کشید.

شکر پروردگار را به خاطر نعمت های بی دریغش به جای آورید و دل به او بسپرید. آینده خوب و روشنی خواهید داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *