غزل حافظ شماره 341
غزل حافظ شماره 339
۱۳۹۷-۰۳-۱۸
غزل حافظ شماره 344
۱۳۹۷-۰۳-۱۸

غزل حافظ شماره 341

گر من از سرزنش مدعیان اندیشم
شیوه مستی و رندی نرود از پیشم

زهد رندان نوآموخته راهی بدهیست
من که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم

شاه شوریده سران خوان من بی‌سامان را
زان که در کم خردی از همه عالم بیشم

بر جبین نقش کن از خون دل من خالی
تا بدانند که قربان تو کافرکیشم

اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا
تا در این خرقه ندانی که چه نادرویشم

شعر خونبار من ای باد بدان یار رسان
که ز مژگان سیه بر رگ جان زد نیشم

من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس
حافظ راز خود و عارف وقت خویشم

تعبیر غزل

برخی حسودان و رقیبان می خواهند شما را از راه رسیدن به هدف خارج کرده و به بیراهه بکشانند. به حرف های نیش و کنایه دار و شماتت های آن ها توجهی نکنید که تنها قصد ناامید کردن شما را دارند.

تردید و دودلی باعث آزار شما شده و بسیار سرگردان هستید. در این شرایط بهتر است به خالق یکتا پناه برده و همه چیز را به او بسپرید تا به آرامش رسیده و کارهای تان سر و سامان بگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *