غزل حافظ شماره 442
غزل حافظ شماره 443
۱۴۰۰-۰۲-۲۰
غزل حافظ شماره 444
۱۴۰۰-۰۲-۲۰
غزل حافظ شماره 442

به جان او که گرم دسترس به جان بودی
کمینه پیشکش بندگانش آن بودی

بگفتمی که بها چیست خاک پایش را
اگر حیات گران مایه جاودان بودی

به بندگی قدش سرو معترف گشتی
گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی

به خواب نیز نمی‌بینمش چه جای وصال
چو این نبود و ندیدیم باری آن بودی

اگر دلم نشدی پایبند طره او
کی اش قرار در این تیره خاکدان بودی

به رخ چو مهر فلک بی‌نظیر آفاق است
به دل دریغ که یک ذره مهربان بودی

درآمدی ز درم کاشکی چو لمعه نور
که بر دو دیده ما حکم او روان بودی

ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی

تعبیر غزل

اگرچه به آن چه می خواستید دست نیافته و دچار شکست شدید اما نگذارید یاس و ناامیدی در دل شما رخنه کند. برای رسیدن به مراد دل کافیست پشتکار و تلاش خود را بیشتر کنید.

ناراحت نباشید که هرچه پیش آید به صلاح شماست، اگر امروز به نتیجه مطلوب نرسیدید، فردا انشالله خواهید رسید. به خداوند توکل داشته باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *