غزل حافظ شماره 76
غزل حافظ شماره 121
۱۳۹۷-۰۳-۰۸
غزل حافظ شماره 94
۱۳۹۷-۰۳-۰۸

غزل حافظ شماره 76

     

جز آستان توام در جهان پناهی نیست

سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست

عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم

که تیغ ما به جز از ناله‌ای و آهی نیست

چرا ز کوی خرابات روی برتابم

کز این بهم به جهان هیچ رسم و راهی نیست

زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر

بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست

غلام نرگس جماش آن سهی سروم

که از شراب غرورش به کس نگاهی نیست

مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن

که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست

عنان کشیده رو ای پادشاه کشور حسن

که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست

چنین که از همه سو دام راه می‌بینم

به از حمایت زلفش مرا پناهی نیست

خزینه دل حافظ به زلف و خال مده

که کارهای چنین حد هر سیاهی نیست

تعبیر غزل

از شر شیطان به خدا پناه ببر، جز خدا کسی با تو نیست. فعلا جور و ستم بر روی سرت سایه انداخته و با گوشه نشینی و آه کشیدن کار درست نمی شود. در راهی که قدم می گذاری کسی حمایتت نمی کند. با آرزوی مرگکردن هم کاری از پیش نمی بری. نه خود را آزار بده و نه دیگران را. پایان شب سیه سپید است. انشاالله.

فایل صوتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *