غزل حافظ شماره 389
غزل حافظ شماره 388
۱۴۰۰-۰۲-۱۹
غزل حافظ شماره 390
۱۴۰۰-۰۲-۱۹
غزل حافظ شماره 389

چو گل هر دم به بویت جامه در تن
کنم چاک از گریبان تا به دامن

تنت را دید گل گویی که در باغ
چو مستان جامه را بدرید بر تن

من از دست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من

به قول دشمنان برگشتی از دوست
نگردد هیچ کس دوست دشمن

تنت در جامه چون در جام باده
دلت در سینه چون در سیم آهن

ببار ای شمع اشک از چشم خونین
که شد سوز دلت بر خلق روشن

مکن کز سینه‌ام آه جگرسوز
برآید همچو دود از راه روزن

دلم را مشکن و در پا مینداز
که دارد در سر زلف تو مسکن

چو دل در زلف تو بسته‌ست حافظ
بدین سان کار او در پا میفکن

تعبیر غزل

به انرژی و توانایی های خود اعتماد کرده و به نیروی درونی خود تکیه کنید تا به خواسته های دل برسید. اگرچه برای رسیدن به هدف راه پر پیچ و خمی در پیش دارید اما امید خود را از دست ندهید.

دوراندیشی و درایت رمز رسیدن به سرمنزل مقصود و موفقیت در این راه است. با تدبیر و توکل و تلاش جلو بروید که پیروزی با شما خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *