غزل حافظ شماره 393
غزل حافظ شماره 392
۱۴۰۰-۰۲-۱۹
غزل حافظ شماره 394
۱۴۰۰-۰۲-۱۹
غزل حافظ شماره 393

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن

به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن

به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن

عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن

ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب
که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن

مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن

تعبیر غزل

حسادت کردن به دیگران و کینه ورزی سرانجام خوشی نخواهد داشت، از این خصلت های نکوهیده برحذر باشید. اهداف مبهم و نامشخص شما را دچار دردسر و مشکل خواهد کرد.

از افراد دورو و فریبکار که فقط به فکر منافع خود هستند دوری کنید و از کبر و غرور برحذر باشید. انسان زودرنج و حساسی هستید. در برابر سختی ها و حوادث زندگی سرسخت باشید و زود ناامید نشوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *