غزل حافظ شماره 471
غزل حافظ شماره 470
۱۴۰۰-۰۲-۲۰
غزل حافظ شماره 472
۱۴۰۰-۰۲-۲۰
غزل حافظ شماره 471

ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
کجاست پیک صبا گر همی‌کند کرمی

قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق
چو شبنمی است که بر بحر می‌کشد رقمی

بیا که خرقه من گر چه رهن میکده‌هاست
ز مال وقف نبینی به نام من درمی

حدیث چون و چرا درد سر دهد ای دل
پیاله گیر و بیاسا ز عمر خویش دمی

طبیب راه نشین درد عشق نشناسد
برو به دست کن ای مرده دل مسیح دمی

دلم گرفت ز سالوس و طبل زیر گلیم
به آن که بر در میخانه برکشم علمی

بیا که وقت شناسان دو کون بفروشند
به یک پیاله می صاف و صحبت صنمی

دوام عیش و تنعم نه شیوه عشق است
اگر معاشر مایی بنوش نیش غمی

نمی‌کنم گله‌ای لیک ابر رحمت دوست
به کشته زار جگرتشنگان نداد نمی

چرا به یک نی قندش نمی‌خرند آن کس
که کرد صد شکرافشانی از نی قلمی

سزای قدر تو شاها به دست حافظ نیست
جز از دعای شبی و نیاز صبحدمی

تعبیر غزل

مدتی است دچار تردید و دودلی شده اید و به کاری که انجام می دهید شک پیدا کرده اید. این تردیدها را کنار گذاشته و با عزم راسخ به مسیرتان ادامه دهید.

در راه رسیدن به هدف با فرد باتجربه مشورت کنید تا به بیراهه کشیده نشوید. از موانع نهراسید. بدون تلاش و پشتکار نمی توان به موفقیت رسید، همواره به یاد خدا بوده و به خودش توکل کنید تا با آرامش به کار خود ادامه دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *