غزل حافظ شماره 476
غزل حافظ شماره 474
۱۴۰۰-۰۲-۲۰
غزل حافظ شماره 478
۱۴۰۰-۰۲-۲۱
غزل حافظ شماره 476

نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی

تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی

بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را
ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی

خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است
اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی

امید در کمر زرکشت چگونه ببندم
دقیقه‌ایست نگارا در آن میان که تو دانی

یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی

تعبیر غزل

همواره امید خود را حفظ کنید که انسان با امید می تواند پله های موفقیت را یکی پس از دیگری طی کند. ایمان خود را حفظ کنید و به خداوند توکل داشته باشید تا به ساحل نجات برسید.

کمی سرگردان و آشفته شده اید، این پریشانی به خاطر دوستی با افراد جاهل و نادان است. تیزهوش و زرنگ باشید تا در معامله سودی خوبی به دست آورید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *